نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 


 

گمان کنم که زمانش رسیده برگردی

 

به ساحت شب قدر ای سپیده بر گردی

 

هزار بیت فرج نذر می کنم شاید

 

به دفتر غزلم ؛ ای قصیده برگردی

 

زمان ان نرسیده کرامتی بکنی؟

 

قدم به خانه گذاری؛ به دیده برگردی؟

 

مزار حضرت مهتاب را نشان بدهی

 

به شهر سبز ترین افریده برگردی؟

 

گمان کنم که زمانش... گمان کنم حال

 

که پلک شاعری من پریده برگردی

 

نگاه کن به خدا ؛ بی تو زندگی تنهاست

قبول کن که زمانش رسیده برگردی..

 

 




:: برچسب‌ها: #ظهور ,
:: بازدید از این مطلب : 58
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 16 فروردين 1398 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: