......
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 باران:

و......بر پهندشت کلام 
گسترده در دور ها 
در دیار آ ینه ها 
رو به سوی خو رشید ها 
می نگرد تا بیا بد نکته ها 
*************
از بی مهری ها 
از پشت خنجر خوردن ها 
کو دکی بر آ مده از عمق کو دکی های خود 
نشسته در بو ته ما تم 
می زند پر سه بدنبال آ ن نعره 
زیرا کو دکی بر آ مده از عمق کو دکی ها یش 
خنجر تا تار و مغول و ........بر جا نش 
فر یادش رسیده تا سپهر گردون 
در دیار دروغ و نفرت و بیزاری 
کرده سالها بی قراری 
کس نبوده از بهر یاری 
*************
خود بر خیز که خداوند فر مود :
تو خود خدایی _ کا فیست با ور بکنی 
می توانی به جای من خدایی بکنی 
گفتم از تو حرکت از من بر کت :
با تلاش و نکته دانی 
همه جا را آ بادان بکنی 
از این رو فر مان دادم :
ملایک بر تو سجده کنند 
که تو خود خدایی کنی 
و شیطان از تو بگریزد 
و در آ تش خود دود شود 
و با قدرت تو جهان شود گلستان 
نه که ویران بکنی 
به پا جهان را .




:: برچسب‌ها: دل نوشته ,
:: بازدید از این مطلب : 42
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 خرداد 1397 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: